۱۳۹۰ تیر ۹, پنجشنبه

از قیصر تا قرایی

فیلم ِ جرم ساخته ی ِ مسعود ِ کیمیایی، بی تعارف آشغال است. منتقدی روشنفکر ستیز که تیزبینی اش نه، ولی استقلال و سلیقه اش همواره برای ِ من محل ِ سوال بوده، در برنامه ی ِ "هفت" گفت که جرم از نظر ِ روان شناسی استمناء است.

من اینجا نمی خواهم در باره ی ِ جرم چیزی بنویسم. سینمای ِ کیمیایی در تاریخ ِ هنر ِ ما دولت ِ مستعجل بود و آثار ِ سال های ِ نزدیکش تنها چند لحظه ی ِ درخشانند و دیگر هیچ؛ مثل ِ پرتاب شدن ِ یک دانه یاقوت در میان ِ کوهی از خر مهره! درباره ی ِ جرم چیزی نمی گویم اما سخنی باریکتر از مو از ناصر ِ تقوایی به یادم می آید.

بیشتر از پانزده سال پیش احمد ِ طالبی نژاد با تقوایی گفت و گویی مفصل کرد و در کتابی به چاپ رساند. در آن مصاحبه وقتی حرف ِ قیصر به میان آمد، تقوایی گفت : در جامعه ای که قهرمان های ِ پیشرو، اصیل و راستین در آثار ِ هنری اجازه ی ِ حضور نیابند، به ناگزیر قهرمان های ِ واپسگرا و کم فرهنگ مثل ِ قیصر، جایگزین ِ آنها می شوند. (نقل به مضمون) البته روشن است که منظور ِ تقوایی نفی ِ سازنده ی ِ قیصر نبود بلکه تعریضی به سانسور و محدود ساختن ِ آزادی ِ بیان در جامعه های ِ استبدادی بود که نتیجه اش به حاشیه رفتن ِ مسایل ِ اساسی و به متن آمدن ِ حاشیه ها است.

همچنین تقوایی در جایگاه ِ سینماگر با مقوله ی ِ قهرمان پردازی آشنا است و بر نکته ی ِ مهمی دست می گذارد. قهرمانان حال و هوای ِ جامعه را شکل می دهند. آرمان هایش را بیان می کنند. جهتش را می سازند. الگوهایش را ترسیم می کنند و ...

جامعه ای که اندیشمندش را عامل ِ بیگانه می داند و به پستوی ِ فراموشی می فرستد، لمپن هایش را بر صدر می نشاند. وقتی بیضایی در تاریکی ِ تبعید گم می شود، ده نمکی جایش را می گیرد. وقتی عیسی سحرخیز و هاله ی ِ سحابی در زندان می پوسند، امیر ِ قرایی از سلسله ی ِ مردان ِ پوشالی نقش ِ بدلشان را بر عهده می گیرد.

از قیصر تا قرایی ... هه ! ... این است سلسله ی ِ قهرمانان ِ غم انگیز ِ ما.

سرانگشت