۱۳۹۴ اسفند ۱۰, دوشنبه

سلحشور و مرده شور

خبر قدیم: فرج الله سلحشور (کارگردان سینما): سینمای ایران، فاحشه خانه است.
خبر جدید: فرج الله سلحشور به علت سرطان ریه درگذشت.


در مرده شوی خانه، مردی در حال شستن بدن بی جان فرج الله سلحشور است. به نظرش قیافه ی سلحشور آشنا است.
مرده شور (با خودش): من اینو قبلاً یه جایی دیدم!
روی سنگ مرده شوخانه مثل ای کی یو سان (به حالت یوگا) چهار زانو می‌نشیند و تمرکز می کند.
مرده شور (ناگهان خوشحال): فهمیدم! فرج الله سلحشوره!
سلحشور سرش را به طرف او بر می گرداند. مرده شور وحشت می کند.
سلحشور: نترس مرد مومن! به معجزه ی الاهی من چند دقیقه زنده شدم، باهات حرف بزنم، بلکه هدایت بشی!
مرده شور: ا......! شما سریال یوسف پیامبر رو ساختی؟
سلحشور: آره خب! یوسف پیامبر! ایوب پیامبر! اما بدون که در وهله ی اول من مسلمانم. به سینِما علاقه ندارم. از بد حادثه فیلمساز شدم. تو هم با سینِما قاطی نشو! اصل، دین مبین اسلام است. سینما، فاحشه خانه است.
مرده شور که عاشق فیلم و سینِما است حسابی شاکی می‌شود.
مرده شور: اگه سینِما فاحشه خونه است، تو که ادعای راستی و درستی می‌کنی، چرا تو جنده خونه کار می کردی؟! چه کاره اش بودی؟! دربون بودی؟! جاکش بودی؟! باجگیر بودی؟! چی بودی؟! باج ریش می گرفتی؟
سلحشور عصبانی می شود.
سلحشور: باج ریش دیگه چیه؟
مرده شور: قدیما باج گیرای شهر نو از جنده ها، باج سیبیل می گرفتن. امروز فیلمسازای حزب اللهی و انقلابی، از حکومت، باج ریش می گیرن! تو می گرفتی، آوینی می گرفت، شورجه می گیره، حاتمی کیا می گیره، اکبر حر میگیره، همه تون باج ریش میگیرین.
سلحشور هاج و واج است. مرده شور یک‌کاسه ی بزرگ آب روی سرش می ریزد.
مرده شور(به سلحشور) بمیر بابا!


سر انگشت  

۱۳۹۴ اسفند ۸, شنبه

بدی هایش را دارد، خوبی هایش را ندارد!

یکی از شعارهایی که شعاردهندگان در انقلاب 57 سر می‌دادند این بود: «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی». چهل سال زمان لازم نبود تا بفهمیم این شعار هم مثل باقی شعارهای انقلابیون، دروغ و مهمل است. به نظرم جمهوری اسلامی خیلی زود نشان داد که «هم غربی است و هم شرقی»؛ حالا چه جوری!
حکومت های شرقی یعنی کمونیستی تلاش می‌کردند که با اختلاف طبقاتی و مال اندوزی افراد مبارزه کنند. پول، معیار حقیقت نباشد. کوشش می‌کردند تحصیلات را همگانی و رایگان کنند. می‌خواستند در کشورشان گرسنگی و فقر نباشد، در مقابل، ثروت و تجمل هم نباشد، (هرچند همه ی این‌ تلاش‌ها شکست خورد) در عوض حکومت های شرقی تا بخواهید سانسورچی، سرکوبگر و پلیسی ـ امنیتی بودند و با آزادی‌های فردی مشکل داشتند. زندان هایشان پر بود از مخالفان و معترضان. آنچه مهم نبود، حقوق بشر بود.
جمهوری اسلامی بدی‌های حکومت های شرقی را دارد. خوبی هایش را ندارد!


حکومت های غربی و لیبرال، پول را اصل می‌گیرند و مالکیت خصوصی رل اصلی را در فلسفه ی آن‌ها بازی می کند. پول داشته باشی خوشبختی، نداشته باشی بدبخت و درمانده ای. ضرب‌المثلی هست که می گوید: پول‌دارها به کباب و بی پول‌های به بوی کباب. تحصیل و درمان رایگان نیست و خرج برمی دارد. در عوض آزادی فردی وجود دارد و حکومت قانون. قانون هم عرفی است و از شرع منجمد گرفته نشده. حقوق بشر، محترم است و دیکتاتوری دوام ندارد. رسانه‌ها در چهارچوب فراخ قانون، آزادند و بگیر و ببند بی‌معنی است.
جمهوری اسلامی بدی‌های حکومت های غربی را دارد. خوبی هایش را ندارد!


سر انگشت