لبخند بزنید ؛
دوستان نازنین ، خوانندگان گرامی !
مدتی با خودم کلنجار می رفتم که چه جوری این چند سطر را قلمی کنم . مطلبی طنز آمیز بنویسم و اسمش را بگذارم " غیبت ِ صغری " ؟ یا نوشته ای حماسی بنویسم و نامش را بگذارم " تا درودی دیگر " ؟ با نوشته های ِ پر سوز و گداز هم که چندان میانه ای ندارم . دست آخر دیدم یک خداحافظی ِ صاف و ساده از همه چیز بهتر است . یک خداحافظی ِ ساده ، بی حسرت ، دوستانه و امیدوارانه .
حقیقت این است که به دلایل ِ شخصی و به ضرورت ِ دوره ای از زندگی ام ، ناگزیر باید وبلاگ ِ " انگشت " را به مدت حدوداً سه ماه تعطیل کنم . امیدوارم مجموعه ی مطالبی که تا کنون نوشته ام ، پشیزی به دردتان خورده باشد . از تشویق های ِ دوستان به ویژه سپاسگزارم و همیشه خودم را مدیونشان می دانم . نوشته های ِ دوستان ِ وبلاگ نویس را هم با شوق دنبال خواهم کرد ... حالا اگر اندکی هم دوستم دارید از خواندن ِ این نوشته غمگین نشوید . لبخند بزنید . باز یکدیگر را خواهیم دید ... " شاید وقتی دیگر "*.
سرانگشت
* شاید وقتی دیگر : نام فیلمی عزیز از همیشه استاد، بهرام بیضایی .
دوستان نازنین ، خوانندگان گرامی !
مدتی با خودم کلنجار می رفتم که چه جوری این چند سطر را قلمی کنم . مطلبی طنز آمیز بنویسم و اسمش را بگذارم " غیبت ِ صغری " ؟ یا نوشته ای حماسی بنویسم و نامش را بگذارم " تا درودی دیگر " ؟ با نوشته های ِ پر سوز و گداز هم که چندان میانه ای ندارم . دست آخر دیدم یک خداحافظی ِ صاف و ساده از همه چیز بهتر است . یک خداحافظی ِ ساده ، بی حسرت ، دوستانه و امیدوارانه .
حقیقت این است که به دلایل ِ شخصی و به ضرورت ِ دوره ای از زندگی ام ، ناگزیر باید وبلاگ ِ " انگشت " را به مدت حدوداً سه ماه تعطیل کنم . امیدوارم مجموعه ی مطالبی که تا کنون نوشته ام ، پشیزی به دردتان خورده باشد . از تشویق های ِ دوستان به ویژه سپاسگزارم و همیشه خودم را مدیونشان می دانم . نوشته های ِ دوستان ِ وبلاگ نویس را هم با شوق دنبال خواهم کرد ... حالا اگر اندکی هم دوستم دارید از خواندن ِ این نوشته غمگین نشوید . لبخند بزنید . باز یکدیگر را خواهیم دید ... " شاید وقتی دیگر "*.
سرانگشت
* شاید وقتی دیگر : نام فیلمی عزیز از همیشه استاد، بهرام بیضایی .