۱۳۹۱ فروردین ۲۲, سه‌شنبه

سران ِ مملکت

(1)
برای ِ خانه خرید کرده بودم و دستم پر بود. آخوندی از کنارم رد شد و سلام ِ بلند بالایی داد. نیمچه جوابی شنید. با خودم گفتم با این سلام ِ دومتری اش لابد مردک خیال کرده از سران ِ مملکت هستم که توانسته ام چند کیسه آشغال پاشغال خریداری کنم؛ شاید هم دارد از من تشکر می کند که «فردین بازی» درآورده ام و همشهری ها را نسبت به حال و روز ِ مملکت خوشبین کرده ام.

(2)
احمدی نژاد را مخیّر کردند به گزینش ِ نام ِ انتری نژاد یا احمقی نژاد. فرمود انتری نژاد را اولی تر می بینم و هویت ِ خود را در آن پر فروغ تر می یابم، چرا که از داروین علیه الرحمه نقل است که انسان از تبار ِ انتر است، ولیکن احمقی را نمی پسندم زیرا ممکن است با دیگر سران ِ مملکت اشتباه گرفته شوم.
(3)
خمینی علیه العنه روزگاری گفت اقتصاد مال ِ خر است. درست تر بود می گفت اقتصاد، خود ِ خر است و طبق ِ آن ضرب المثل ِ قدیمی بعضی ها (سران ِ حکومت ِ اسلامی) از چوپانی فقط خر گاییدنش را یاد گرفته اند.


سر انگشت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر