یکی
از شعارهایی که شعاردهندگان در انقلاب
57
سر
میدادند این بود:
«نه
شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی».
چهل
سال زمان لازم نبود تا بفهمیم این شعار
هم مثل باقی شعارهای انقلابیون، دروغ و
مهمل است.
به
نظرم جمهوری اسلامی خیلی زود نشان داد که
«هم
غربی است و هم شرقی»؛
حالا چه جوری!
حکومت
های شرقی یعنی کمونیستی تلاش میکردند
که با اختلاف طبقاتی و مال اندوزی افراد
مبارزه کنند.
پول،
معیار حقیقت نباشد.
کوشش
میکردند تحصیلات را همگانی و رایگان
کنند.
میخواستند
در کشورشان گرسنگی و فقر نباشد، در مقابل،
ثروت و تجمل هم نباشد، (هرچند
همه ی این تلاشها شکست خورد)
در
عوض حکومت های شرقی تا بخواهید سانسورچی،
سرکوبگر و پلیسی ـ امنیتی بودند و با
آزادیهای فردی مشکل داشتند.
زندان
هایشان پر بود از مخالفان و معترضان.
آنچه
مهم نبود، حقوق بشر بود.
جمهوری
اسلامی بدیهای حکومت های شرقی را دارد.
خوبی
هایش را ندارد!
حکومت
های غربی و لیبرال، پول را اصل میگیرند
و مالکیت خصوصی رل اصلی را در فلسفه ی
آنها بازی می کند.
پول
داشته باشی خوشبختی، نداشته باشی بدبخت
و درمانده ای.
ضربالمثلی
هست که می گوید:
پولدارها
به کباب و بی پولهای به بوی کباب.
تحصیل
و درمان رایگان نیست و خرج برمی دارد.
در
عوض آزادی فردی وجود دارد و حکومت قانون.
قانون
هم عرفی است و از شرع منجمد گرفته نشده.
حقوق
بشر، محترم است و دیکتاتوری دوام ندارد.
رسانهها
در چهارچوب فراخ قانون، آزادند و بگیر و
ببند بیمعنی است.
جمهوری
اسلامی بدیهای حکومت های غربی را دارد.
خوبی
هایش را ندارد!
سر
انگشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر