۱۳۸۴ آذر ۲۹, سه‌شنبه

فراز

فراز... !


و اینک فرازی آموزنده از کتاب مستطاب " حلیة المتقین " :

" از حضرت امام موسی علیه السلام منقول است که حیواناتی که مسخ شده اند دوازده صنفند : اما فیل ، پس از آن پادشاهی بود که زنا و لواطه می کرد ( فکر می کنم منظور علامه از " پس از آن " پیش از آن باشد . با چنین ویرایشی معنی ِ جمله هم درست می شود . البته این را برای نامسلمان ها نوشتم و گرنه مسلمان ها که پیش و پس شان را تشخیص نمی دهند و هر چیزی را که بخوانند ، آن چه که " استاد اعظم " خواسته برداشت می کنند . ) و خرس اعرابی ِ بادیه نشین بود که دویّتی ( دو به هم زنی ) می کرد و خرگوش زنی بود که با شوهر خود خیانت می کرد و غسل ِ حیض و جنابت نمی کرد و شب پره خرمای مردم را می دزدید و سهیل ( منظور ستاره ی ِ سهیل است ) مردی بود که در یمن ، عشاری می کرد و زهره ( سیاره ی ِ زهره ) زنی بود که مردم می گویند ، هاروت و ماروت از او فریب خوردند ( آخر اگر تو امامی و علم خدایی و لدنی داری ، چرا مستند حرفت را مردم قرار می دهی ؟ ) و میمون و خوک جماعتی بودند از بنی اسراییل که در روز شنبه شکار می کردند و اما سوسمار و چلپاسه ( بزمجه) گروهی بودند از بنی اسراییل که در زمان حضرت عیسی علیه السلام چون مائده از آسمان نازل شد ایمان نیاوردند و مسخ شدند پس یک گروه از ایشان به دریا رفتند و دیگری به صحرا و اما عقرب مرد سخن چینی بود و اما زنبور قصابی بود که از ترازو دزدی می کرد .
در روایت دیگر منقول است که خرس مردی بود که مردم با او عمل قبیح می کردند ( پس چرا "مردم" مسخ نشدند ؟ خرس ِ بیچاره چه گناهی داشت ؟) و سوسمار اعرابیی بود که مال حاجیان را می دزدید و عنکبوت زنی بود که از برای شوهر خود سحر می کرد ...
از حضرت امام رضا علیه السلام منقول است که موش گروهی از یهود بودند که خدا بر ایشان غضب کرد و پشه شخصی بود که استهزا به پیغمبران می کرد ( توجه داشته باشید که هرگاه توی اتاق پیف پاف می زنید دارید جهاد فی سبیل الله انجام می دهید . اجرتان با کارخانه اش در انگلستان .) و شپش از حسد مسخ شد ... در حدیث دیگر منقول است که خارپشت مرد کج خلقی بود ... و در روایت معتبره منقول است که آن ها که مسخ شده اند زیاده از سه روز نماندند و مردند و حق تعالی به صورت آن ها حیوانی چند خلق کرد و گوشت ِ آن ها را حرام کرد تا دیگران عبرت بگیرند از دیدن اینها و مثل اعمال ِ آن ها نکنند . " ( حلیة المتقین صص 433 تا435 )

( این را برای مومنین می نویسم : فرض می کنیم همه ی ِ این حرف ها درست . اصلاً تمام باغ وحش های ِ دنیا برای این ساخته شده که شما را از گزند ِ کسانی که روزگاری با عقاید شما دشمنی کرده اند یا قبول تان نداشته اند ، محافظت کند . اما شما را به آن خدایی که می پرستید ما ناباوران را از این سردرگمی ِ تاریخی نجات بدهید . آن هم تاریخی که خودتان نوشته اید و سرگذشت ِ همه ی ِ عالم می دانید . نه تاریخی که مورد ِ قبول ماست ... در کتاب مقدستان داستانی دارید به نام " توفان ِ نوح " . و می گویید که نوح ِ پیامبر ــ که پیش از موسی و عیسی زندگانی می کرده ــ وقتی فهمید که عذاب الهی نزدیک است از هر گونه جانور یک جفت انتخاب کرد و به کشتی ِ خود برد تا نسل موجودات عالم برنیفتد . در کشتی نوح نیز هم میمون بود هم خوک ، هم سوسمار و هم باقی ِ جانوران . در صورتی که در کتاب ِ مستطاب ِ حلیة المتقین آمده است که زمان آفرینش ِ موش و خوک و میمون پس از پیامبری ِ موساست و چلپاسه و سوسمار هم در زمان عیسا آفریده شده اند . حالا شما بفرمایید تکلیف ِ ما چیست ؟ ما باید کتاب تاریخ ِ شما را چگونه بخوانیم ؟ از اول به آخر، یا از آخر به اول ؟ ترتیب ِ زمانی ِ تاریخ ِ قوم شما چگونه است ؟ به عبارت دیگر زمان پیامبری ِ نوح قبل از موسا و عیسا بوده یا بعد از موسا و عیسا ؟ ... البته در هر حال امر ، امر شماست و ما در همه حال تسلیمیم . اصلا ً اگر مشکل تان حل می شود می توانیم " نوح " را خاتم الانبیا هم قلمداد کنیم . ها ؟ مگر چه عیبی دارد ؟ به قول معروف : کی به کیه تاریکیه ! )

سرانگشت با همکاری ِ علامه مجلسی




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر