چندی پیش به طور ِ اتفاقی کتابی کوچک و خواندنی به دستم رسید به نام ِ " بعضی ها هیچ وقت نمی فهمن !" . نویسنده ی ِ کتاب کورت توخولسکی (1935 ـ 1890) متولد ِ آلمان است . او در داستان های ِ کوتاهش با نگاهی طنز آمیز و عمیق دور و بر ِ خود را دیده و اعوجاج ِ دنیا و کارهایش را نشان داده است . توخولسکی به دلیل ِ سلطه ی ِ حکومت ِ نازی ، سال ها در فرانسه و سوئد زندگی کرد . نازی ها در برلین کتاب هایش را سوزاندند و تابعیت ِ آلمانی اش را لغو کردند . از جمله نوشته های ِ او کتاب ِ " آلمان ، آلمان بالاتر از همه" و رمان های ِ " رایزنبرگ " و " قصر ِ گریپسهولم " است .
* * * * *
حرفای ِ جنین
همه از من مواظبت می کنن : از کلیسا بگیر ، برو تا دولت و دکتر و قاضی .
من بایست رشد کنم و بزرگ شم . بایست نـُه ماه آروم و بی دغدغه بخوابم . بایست بذارم اون تو بهم خوش بگذره . هر چهارتایی برام آرزوی ِ خیر دارن . ازم محافظت می کنن . بالا سرم کشیک می دن . خدا به داد برسه اگه پدر مادرم بلایی سرم بیارن . هر چهارتایی می ریزن سرشون . هرکی دست بهم بزنه مجازات میشه . مادرمو سوت می کنن تو زندون . بابامو هم پشت سرش . دکتری که مرتکب ِ این کار شده بایست طبابت رو بذاره کنار . قابله ای رو که تو این کار دست داشته حبس می کنن . من کلی قیمتمه !
همه از من مواظبت می کنن : از کلیسا بگیر ، برو تا دولت و دکتر و قاضی .
نـُه ماه ِ تموم وضع به همین منواله .
اما بعد از این نه ماه بایست خودم ببینم چه جوری می تونم سر کنم .
سل بگیرم چی ؟ هیچ دکتری به دادم نمی رسه .
شیر چی ؟ خورد و خوراک چی ؟ هیچ اداره ی ِ دولتی نیست که به دادم برسه .
رنج و نیاز ِ روحی اگه داشته باشم چی ؟ کلیسا تسکینم می ده اما مسکّن ِ کلیسا که شیکمم رو سیر نمی کنه .
خلاصه نه چیزی برای ِ سق زدن دارم ، نه برای ِ گاز زدن . اینه که میرم دزدی : در جا یه قاضی میاد ، می ده حبسم کنن .
تو این پنجاه سال عمر کسی حالم رو هم نمی پرسه . هیچ کس . خودم باید گلیمم رو از آب بکشم بیرون . اون وقت نه ماه ِ تموم خودشونو می کشن ، اگه کسی بخواد منو بکشه .
خودتون قضاوت کنین : این نُه ماه مراقبت کردن کار ِ عجیب غریبی نیست ؟
از کتاب ِ "بعضی ها هیچ وقت نمی فهمن !" / نویسنده : کورت توخولسکی / برگردان : دکتر محمد حسین ِ عضدانلو / انتشارات ِ افراز / چاپ ِ سوم 1387 / رویه های ِ 19و 20
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر