۱۳۸۷ خرداد ۱۰, جمعه

بره های ِ گرگ خوانده

یکی از مهمترین عامل هایی که باعث شده تا تبهکاران بیشتر ِ وقت ها در کارهایشان پیروز باشند و بازارشان رونق ِ دائم داشته باشد، سرمایه گذاری ِ آنان روی ِ عمیق ترین و فراگیرترین غریزه های ِ بشری از جمله خودخواهی و غریزه ی ِ جنسی است . آن ها بی اعتنا به دستورهای ِ اخلاقی می کوشند پاداش ها و مجازات هایشان را بر اساس ِ پاسخگویی به غریزه و محروم گذاشتن ِ آن پی ریزی کنند . می دانند که غریزه های ِ انسانی، ثابت، ولی آموزه های ِ اخلاقی از جامعه ای به جامعه ای و از عصری به عصری در حال ِ تغییرند ؛ مگر این که ما آموزه های ِ اخلاقی را به عام ترین و کم شمارترین ِ شان فرو بکاهیم . تبهکاران نه دغدغه ی ِ حکمت ِ کنفسیوس دارند که معتقد بود : "آنچه برای ِ خود می پسندی برای ِ دیگران هم بپسند و آنچه بر خود روا نمی داری بر دیگران روا مدار" و نه به توصیه ی ِ کانت پایبندند که گفت : "چنان رفتار کن که بخواهی عمل ِ تو چونان قانون ِ اخلاقی در میان ِ مردمان جاری گردد" ... در اینجا باید گفت اتفاقاً رمز ِ کامیابی های ِ تبهکاران، عمل به نقیض ِ این سخنان است ! فضیلت های ِ اخلاقی، اموری درونی و باطنی و در عین ِ حال همگانی است که بر پایه ی ِ فرهنگ و تربیت بنا می گردد و الزاماً باعث ِ کامیابی ِ ظاهری ، موفقیت های ِ فردی و باندی نمی شود !

البته شما می توانید با یاری خواستن از فیلسوفان ِ بزرگ و اخلاق مداری چون سقراط و کانت وارد ِ میدان ِ بحث بشوید و دمار از روزگار ِ بنده در آورید ؛ در این صورت من زیرپوش ِ سفیدم را از تن در می آورم و به نشانه ی ِ تسلیم بر سر ِ چوب می زنم، اما اینقدر می گویم که با ضعیف کشی ِ شما، تبهکاران ِ محترم دست از اختراع برنمی دارند ؛ آیا می خواهید یکی از شگردهای ِ غریزی شان را بازگو کنم ؟

می دانیم که مافیای ِ گدایی در ایران روز به روز فعال تر می شود . برخی از این گدایان، زنانی کولی هستند که ظاهراً بادبزن و لیف ِ حمام می فروشند و پنج برابر ِ قیمت ِ جنس ِ شان طلب می کنند . ناگفته پیداست فروشندگی برای ِ آنان پوششی است برای ِ انجام ِ کارهای ِ پر درآمدتر . کارهایی چون پخش ِ مواد ِ مخدر ، فال بینی ، دزدی و ...
از آدمی موثق شنیدم که هر پنج ـ شش زن ِ کولی یک رییس ِ مرد دارند . مردی که خود از مقامی بالاتر دستور می گیرد . مردی که مراقب ِ کار ِ آنهاست و محدوده ی ِ فعالیت ِ شان را مشخص می کند . زنان به همراه ِ مرد و به به شیوه ی ِ کلونی زنذگی می کنند . مرد باید زنان را به درآوردن ِ پول ِ بیشتر وادار کند . یکی از شگردهای ِ تشویقی ِ او این است که هر شب پس از تحویل و شمارش ِ پول ها ، زنی را که بیشتر از بقیه درآمد داشته به بستر می برد و با او همخوابه می شود ... از اینجا می توان میزان ِ تلاشی را که هریک از زنان ِ باند از طلوع ِ آفتاب تا نیمه های ِ شب جهت ِ دستیابی به پول ِ بیشتر انجام می دهند حدس زد . می توان حدس زد که رییس چه اندازه عطش دارد که زیباترین و لوند ترین زن ِ گروه، بیش از بقیه در آمد داشته باشد و برای ِ رسیدن به این هدف چه مایه او را بیش از سایرین آزار می دهد .
اگر انسان ، گرگ ِ انسان است ، بعضی گرگ ها بره اند !


سرانگشت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر