اینکه
فوتبال ما سالها است در جا می زند، چه
بازیکن اروپا رفته ی ستاره داشته باشیم
چه نداشته باشیم، چه مربی بزرگ خارجی
داشته باشیم چه نداشته باشیم و به مربیان
وطنی بسنده کنیم، علاوه بر نبود ِ زیر
ساخت ها، نفوذ سردارها، فساد دست اندرکاران،
اغتشاش دلال ها و مدیریت حاجی ها، بخشی
از آن هم به این دلیل است که فوتبال تابعی
از فرهنگ است.
ما
معمولاً یک شکل و یکجور بازی می کنیم؛
چه کی روش مربی مان باشد چه مایلی کهن.
ما
ایرانی ها اهل کار سخت و انضباط گروهی
نیستیم.
هیچ
چیز را سیستماتیک و علمی و ماشینی دوست
نداریم.
اصلاً
«سیستم»
را
دوست نداریم.
برای
ما شور و حال و خلاقیت و ظرافت و شاعرانگی
در مقام اول است.
خلاقیت
هم خیلی وقتها با انضباط و روش (که
در فوتبال پیشرفته ی امروز بسیار مهم است)
در
تعارض قرار می گیرد.
روش
مندی و سخت کوشی الزاماً به خلاقیت منجر
نمی شود.
ما
دوست داریم بدون زحمت زیاد، در سایه ی
خلاقیت و هوشمندی، در لحظهای اتفاقی و
زیبا، به طور نابهنگام صاحب همه چیز شویم.
صاحب
پول، ثروت، موفقیت، شهرت و چیزهای خوب
دیگر.
شانس
و اقبال بلند و پیشانی نوشت خوب، سرلوحه
ی آرزوهای ماست.
دوست
داریم با همکاری معجزه و قضا و قدر به
خواسته هایمان برسیم.
قدر
فرصت ها را هم نمی دانیم چون معتقدیم
«معجزه»،
تازه به تازه تکرار می شود.
به
عبارت دیگر اگر فرصت اکنون را از دست
دادیم، غمی نیست چون لحظهای بعد، معجزه
آسا، شبیه همین فرصت، حتا عالی ترش دوباره
پیش می آید.
این
است «حرکت
جوهری معجزه»
در
باور ما ایرانیان!
دولت
آن است که بی خون دل آید به کنار
ورنه
با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست (حافظ)
فوتبال
تابعی از فرهنگ است؛ باور بفرمایید!
سرانگشت
درسته!. هرچیزی، تابعی از فرهنگ مردم یک اجتماع است. از حکومت و قانون و دولت بگیر تا ریزترین مقولات. متاسفانه ما قرنهاست، فرهنگمان را به بایگانی باستان سپرده ایم و زرق و برق باستان را خلعت رسواییهایی امروزمان کرده ایم. به به!. بهتر از این نمیشه، منش ایرانی معاصر را تعریف کرد!. پهلوانان جوینده ای که به گلادیاتورهای بازویی در سایه ی معجزه و فال و روضه و سینه زنی و امثالهم تبدیل شدند. عجب پیشرفت شگفت انگیزی!. خوارج خاج پرست، حسرت وضعیت الهی ما را می خورند. چشم دشمن کور!. گوش شیطون کر!
پاسخحذف