۱۳۸۸ تیر ۶, شنبه

داشتم فكر می كردم

گوشه ی اتاق نشسته بودم و داشتم فكر می كردم .
داشتم فكر می كردم اين چه بلايی بود كه سر ِ جامعه مون اومد ؟ هر كيو می بينی افسرده و داغونه . روحش زخميه كه از جراحت ِ جسم صد پله بدتره . حالا من كه جمهوری اسلاميو كمپلت قبول ندارم ، اما اين وضعيتم نگرانم می كنه . آخه معلوم نيس كودتا، عمر ِ حكومتو كمتر كنه . به خصوص توی ِ شرق كه استبداد و سركوب ، سنت ِ قديميه . حتا توی ِ يونان هم كه اروپاييه ، كودتاچيا هفت سال حكومت كردن . از اون گذشته كودتا ، بغض ِ شكست و ناكاميو تو گلوی ِ مردم گولـّـه می كنه . اميد و اعتماد به نفسشونو می كـُـشه . مردم احساس ِ عبث بودن می كنن . از اون بدتر عادی شدن ِ دروغ و تقلبه . اين واسه جامعه عين ِ سمّه . وقتی دروغ قبحش بريزه ، وقتی تقلب سدش بشكنه ، وقتی دوغ و دوشاب قاتی بشه ، جامعه با مغز می خوره زمين . هيچ وقت تو زندگيم يادم نمی ياد كه به اندازه ی ِ اين روزا دروغای ِ زشت و فراوون و شاخدار شنيده باشم . مشمئز كننده اس . حكومت تو چشم ِ مردم نگاه می كنه و وقيحانه دروغ می گه .

داشتم فكر می كردم اين كودتا تناقض ِ جمهوری ِ اسلاميو حل كرد ! يعنی همون تناقضی كه بازرگان اول ِ انقلاب می گفت . بازرگان به خمينی گفت " جمهوری ِ اسلامی " تركيب ِ متناقضه . جمهوريت با اسلاميت جمع نمی شه . می گفت اسم ِ حكومت رو بذاريم جمهوری ِ دموكراتيک ِ ايران . حالا ديگه اون مشكل وجود نداره . 22 خرداد ِ 88 " خلافت ِ اسلامی ِ ايران " متولد شد .

داشتم فكر می كردم هميشه تبريز تو جنبش های ِ اعتراضی پيشقدم بود ؛ اما اين بار جز دو روز ِ اول صدايی ازش درنيومد . خبرا ميگه كه حكومت نظامی تو تبريز خيلی سفت و سخت تر از تهرانه . اما اين جواب منو اقناع نمی كنه .

داشتم فكر می كردم اين چه حماقتی بود كه خامنه ای انجام داد ؟! اكثريت ِ ملتو با خودش دشمن كرد . چس مثقال مشروعيت ِ خودش رو پيش ِ توده ها به باد داد ؛ اليت هم كه از اول قبولش نداشت . حالا اكثريت از خامنه ای متنفرن . شعار ِ مرگ بر خامنه ای واسه اولين بار تو اين تظاهرات شنيده شد . تا كی ميشه با مشت ِ آهنی جلو رفت ؟ موسوی با احمدی نژاد مگه چه فرقای ِ مهمی داره ؟ بعضيا ميگن خامنه ای قدرت ِ اول ِ ايران نيست . سر ِ چوبش كردن و می رقصونن . ميگن تو مُشت ِ سپاه و امنيتی های ِ پشت ِ پرده گرفتاره . چون كاری كه كرد خودكشی ِ سياسی بود . نمی دونم درست ميگن يا غلط ، اما می دونم كه خامنه ای فوق العاده متحجره و از اصلاحات بيزار. سابقه شم همينو ميگه . تو دوره ی ِ خاتمی هم مدام دردسر درست می كرد . كی بود كه روزنامه ها رو فله ای بست ؟ كی بود كه دستور داد حجاريان رو ترور كنن ؟ كی بود كه هرچی اصلاح طلبا امروز می رشتن فردا با يه سخنرانی پنبه می كرد ؟ كی بود كه قوه ی ِ قضاييه رو انداخت به جون ِ قوه ی ِ مجريه و مجلس ؟ كی بود كه قاتلای ِ زنجيره ای رو برد زير ِ عباش قايم كرد ؟ كی بود كه هركيو خاتمی می ذاشت كنار ، فوراً يه شغلی تو دستگاه ِ خودش بهش می داد ؟ كی بود كه بعد از كشتار ِ كوی ِ دانشگا اومد تو تلوزيون و ننه من غريبم درآورد ؟ كی بود كه پشت ِ استيضاح ِ مهاجرانی وايساده بود و وقتی نتونست از راه ِ قانونی دخلشو بياره مستقيماً به خاتمی دستور داد عزلش كنه ؟ واقعاً كی بود ؟!

داشتم فكر می كردم پارسال بعد از اين كه احمدی نژاد ، وزير ِ كشورش، پور محمديو كله پا كرد تو رستوران موقع ِ ناهار به دوستم می گفتم اينطور كه بوش می آد يه گروه ِ جديد داره در ايران به قدرت می رسه . گفتم نظاميا و حراستیا كم كم دارن قدرتو از دست ِ آخوندا در ميارن . خزنده هم ميان جلو . هم پول دارن ، هم اسلحه . تحليلم اين بود كه سپاه بعد از جنگ كلی امتياز ِ اقتصادی گرفته و قوی شده . كلی شركت ِ تجاری زده . صادرات ، واردات می كنه . روی ِ خيلی از منابع و معادن دست گذاشته . بعدشم وارد ِ مجلس شده و اونجا رو بگيره كرده . پيش ِ خودشم ميگه من بودم كه هشت سال جنگو اداره كردم . من بودم كه جلو ارتش ِ صدام وايسادم ، من بودم كه ضد ِ انقلابو تار و مار كردم ، من بودم كه تو دوره ی ِ سازندگی پروژه ها رو پيش بردم و مناقصه ها رو از دست ِ بقيه درآوردم . من بودم كه جون كندم و مديريت كردم . حالا چرا بايد كليد ِ مملكتو بدم دست ِ يه مشت آخوند ِ شيكم گنده ؟!
الان می بينم مثل ِ اين كه زياد اشتباه نمی كردم . متاسفانه روز ِ 22 خرداد ، يه عده فسيل رفتن و يه گروه تازه نفس به جاشون اومدن !

داشتم فكر می كردم اين يارو احمدی نژاد يه جورايی به " پاپادوپولوس" شباهت داره ؛ به همون سرهنگی كه توی ِ يونان كودتا كرد و اونهمه لطمه به جا گذاشت . اونم از نظر ِ نظامی رده ی ِ ‌بالايی نداشت . گذشته ی ِ درخشانی نداشت . در جنگ هم شجاعتی به خرج نداده بود . در عوض تا بخوای دور و برش تبليغات می شد . بعد از كودتا، راديو ـ تلويزيون ِ دولتی چه القابی كه نثارش می كردن : رهبر ِ نابغه ! اسكندر ِ جديد ! رهبری در سطح ِ اروپايی و حتا جهانی ! پريكلس ! منجی ِ وطن و ... مثل ِ احمدی نژاد كه معجزه ی ِ هزاره ی ِ سومه ، دور ِ كله اش برق ِ سه فاز داره و البته دزدگيره !

يه درسی ام خوبه ما از اهل ِ فرهنگ و هنر ِ يونان بگيريم . اونا هرگز كودتا و كودتاچی ها رو به رسميت نشناختن و بی وقفه عليه شون مبارزه كردن ؛ در داخل و خارج ِ يونان . زندان رفتن ، شكنجه شدن ، تبعيد شدن ، ممنوع القلم شدن ، مخفی شدن ، آواره شدن اما هيچ وقت از پا ننشستن و تا می تونستن عليه ِ ديكتاتوری اثر توليد كردن .
آدمای ِ با ارزشی مثل ِ ميكيس تئودوراكيس ، يانيس ريتسوس ، ملينا مركوری ، گوستاو گاوراس ، آنتونيس ساماراكيس ، آلساندرو پاناگوليس و ...

گوشه ی ِ اتاق نشسته بودم و داشتم فكر می كردم . فكرای ِ اين روزا همچيناس ديگه !


سرانگشت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر