۱۳۹۲ شهریور ۷, پنجشنبه

بدجوری دوست دارم!

آیا هرچه را در سنت ِ ایران است باید بدون ِ قید و شرط دوست داشت و پذیرفت؟!

«ایرانی ام ایران زمین را دوست دارم»
من خشت و دیوار ِ اوین را دوست دارم!
جلادهای ِ داغ ِ مامور ِ شکنجه
هم میهنان ِ پاکدین را دوست دارم!
پیوند ِ اسلام و سیاست خوش درخشید
آخوندهای ِ نازنین را دوست دارم!
خواجه اباصلت و امام ِ هشتمین را
هم جمکران هم جمکرین را دوست دارم!
جُبن و نفاق و نفع ِ شخصی را خرابم
اندیشه‌های ِ مسلمین را دوست دارم!
آیین ِ استبداد را از عهد ِ دیرین
اصل ِ ولایت در زمین را دوست دارم!
فقر و گدایی، رشوه و پرونده سازی
ظلم و دروغ و شرع و کین را دوست دارم!
قانون ِ تعزیر و قصاص و بردگی را
البته ارحم راحمین را دوست دارم!
اسهال ِ عشق و عاطفه چیز ِ قشنگی ست!
این حالت ِ ناب و غمین را دوست دارم!
تا باز هم با تو دروغی گفته باشم
سید علیّ ِ خوشه چین را دوست دارم!




سرانگشت


توضیح: مصراع ِ اول را از شعر ِ حسن ِ امین وام گرفتم بدون ِ آنکه این شعر تعریضی بدان سروده باشد.
سیدعلی ِ خوشه چین: سیدعلی گدا






۱ نظر:

  1. اینها که شمردی، سنّت ایران نبوده و نیست؛ بلکه سنّت و روش و ایده آل، حاکمان ناحق و خونریز و ستمگر و غارتگر ایران بوده و هست و بی شک و متاسّفانه در آینده نیز خواهد بود. چنین سنّت حاکمان بی لیاقت را فقط سنّت ایران= مهر و داد و راستی و گزند ناپذیری جان و زندگی می تونه مهار کنه؛ ولا غیر. حالا بگرد و پهلوانان مجری ی سنّت ایران را پیدا کن.

    پاسخحذف