۱۳۸۷ فروردین ۱۳, سه‌شنبه

سلول ِ سرطانی


آزاد منشی حکم می کند آدمی گوناگونی ِ باورها و تنوع ِ آیین ها را پاس بدارد ؛ یعنی مثلاً همان طور که در یک باغ، درختان و گیاهان ِ گوناگون در کنار ِ هم زیست می کنند و به یکدیگر آسیب نمی زنند ، عقیده های ِ مختلف هم پروانه دارند در کنار ِ هم زندگی کنند و مورد ِ دشمنی قرار نگیرند .

بسیار خوب ... از نمایی دور و کلی، چنین چشم اندازی دلپذیر است ؛ موجب ِ همزیستی ، گونه گونی و دگرخواهی می شود ، اما فقط تا هنگامی که برخی از کیش ها، ذات ِ خود را بر آفتاب نینداخته باشند .
برای ِ نمونه، ذات ِ اسلام ـ فارغ از این که آزادمنش باشید یا نباشید ـ به شما اجازه ی ِ بی اعتنایی نمی دهد . اجازه نمی دهد به عنوان ِ " انسان ِ مسوول " در برابرش موضع نگیرید . حتا اگر بخواهید نمی توانید نادیده اش بگیرید چرا که او خود را بر شما تحمیل می کند ؛ پیش ِ پای ِ شما سبز می شود و راه را سد می کند . مساله این نیست که شما اهل ِ مبارزه هستید یا نیستید ، نکته در این است که " اسلام " شما را به مبارزه می طلبد ؛ مگر این که تصمیم بگیرید همیشه در سطح بمانید و هیچگاه به عمق ِ مسایل کاری نداشته باشید ؛ احساس های ِ ژرفا رونده را نزدیک یاب کنید و پرسش های ِ بنیادین را به تابوت ِ نسیان بسپارید .

به نظر ِ من هرکدام از ادیان و مذاهب برای ِ خود هویتی ویژه ، مستقل و متمایز دارند ، بنابراین نمی توان آن ها را به سادگی زیر ِ عنوان های ِ کلی قرار داد. به گفته ی ِ دیگر، چیستی ِ یک مذهب (ایدئولوژِی) به دست نمی آید مگر با مطالعه ی ِ جزیی ، موردی و ذات گروانه درباره ی ِ همان مذهب (ایدئولوژی) .
اما درباره ی ِ اسلام (تا جایی که من شناختم ) باید گفت که سرشتی سرطانی دارد . حال مقصود از سرشت ِ سرطانی چیست ؟ سلول ِ سرطانی ، یاخته ی ِ لجام گسیخته ای است که به طور ِ تصاعدی تقسیم می شود و افزایش می یابد ؛ با از بین بردن ِ سلول های ِ همسایه رفته رفته قلمرو ِ خود را گسترش می دهد تا جایی که تمام ِ بدن را فتح می کند و بیمار را می کشد . سلول ِ سرطانی با قناعت میانه ای ندارد و برای ِ خود حد و مرزی قائل نیست . سلول ِ سرطانی در ذات ِ خود اوبارنده ( بلعنده ) است ؛ حیاتش را با دست اندازی امتداد می دهد . تجاوز در ذات ِ او تعبیه شده و مکانیسم ِ رفتار ِ اوست .
اسلام نیز چنین سرشتی دارد (البته مراد ، اسلام ِ گرفتار در زنجیر ِ تصوف و عرفان نیست) . شما را مجبور می کند که تکلیف ِ تان را در برابرش روشن کنید ؛ یا با او باشید یا بر او ! ممکن است شما در انتخاب آزاد باشید اما به انتخاب ناگزیرید ... ماهیت ِ اسلام، دچار ِ فزون خواهی ِ چنگاری * است . بنابراین اگرچه احتمال دارد که یک سلول ِ دور و خودفریب از نخستین قربانیان ِ سرطان نباشد ، اما سرانجام امکان ندارد نوبت ِ آن سلول از راه نرسد !


سرانگشت

چنگار : فرهنگستان ِ زبان و ادبیات ِ فارسی، واژه ی ِ چـَنگار را به جای ِ سرطان گذاشته زیرا ماهیت ِ این بیماری، چنگ انداختن بر زندگی ِ دیگر یاخته ها است .
می توانید در همین زمینه بخوانید :

۶ نظر:

  1. با درود بر باشو جان و باقی یاران


    عرضم به عرض همگی شما برساند که رفیق لایفی
    من از دیدن عملیات کس و کونی سمج ترین و سریشم ترین
    دختری که در زندگیش یه کمی کرده است !!!! خلاصی نخواهد
    داشت پریود

    این کس متعفن بوگهی که به بدنی نارسیسیسیت وصل شده
    است !!!


    (‌نخند پیکوفسکی . نانا )

    هرگز دست از سر رفیق لایفی من برنخواهد داشت او به هر گری
    گوری مخلپق خالقی میدهد تا بگوید که از رفیق من انتقام میگیرد

    درست مانند قاطر که خود را از کوه پرتاپ میکند تا به صاحبش ضرری
    برساند
    بابا خانم نازلی ...........ترا کفن کنم برای نزدیکی به مردان نیازی
    به کس دادن نیست باور کن

    فقط ابلهانی با سران تراشیده کیر به دست هستند مثل مخلوق که
    دنبال همانی هستند که تو داری !!!!!!!!!!!!!!!
    ورنه انسان انسان های
    دیگر را میتواند از راه کله باهاشان صمیمی شود !!!!

    به هر حال جفت شدن یک عدد کس و یک عدد کیر را به نام نازلی و
    مخلوق به همه جنده ها و جاکش های عالم تبریک گفته و دست از
    سرکس مربوطه فعلنی بر میدارم ولی کیر مربوطه را تا کیر کامل
    نکنم ولش نمیکنم


    ولی اما باشو جانم میخواستم به رفیق خودم بگویم که:
    زنده باد نشان
    دادی که حقیقتا اون کله ای را که میگفتم بر روی بدن نازنینت داری

    از نظر من شما چند تا دوست همگی آدم حسابی هستید و بالاخانه هاتان
    سخت مشغول

    همان گونه که قبلا بهتان گفته بودم ایران به مردان واقعی بسیار نیازمند
    است بنابراین ما در وبلاگستان کارهای جدی خود را میکنیم و فانکشن
    واقعی وبلاگستان را استفاده میکنیم

    و خدمت کسانی که کس و کیر های خود را میخواهند
    به چشم و چالمان فرو کنند بنده جادوگر خواهم رسید

    تنها با عکس ....................همگی سبز باشید نانا زولا

    پاسخحذف
  2. با اجازه باشو جانم


    بچه ها بد جوری یهویکی شاعر شدم و قل قل قل قل
    جوشش های شعر در درونم غلیان کرد

    علتش شعری بود که در وبلاگ کیر سر تراشیده مان
    مخلوق خطاب به کس کپکی و همه کرده یعنی نازلی
    ریده بود است

    تصمیم گرفتم واقعیت درون کله این کیر کله را با زبان
    سرخ و اسیدی نانا زولا ماما بیکرتان برایتان بگویم
    که هر هر و کر کر به ریشش بخندید :

    نازلی - همان سوفیای عطری
    برای گشادترین کس میان وبلاگستان

    کس زیبا
    کس تو
    کس مست کننده
    کس تو
    کس سیری ناپذیر
    کس تو
    کس خاطره انگیز
    کس تو
    کس تو
    کس تو


    برچسبها = منظور کاندوم و دیلدو و هرچه که به کس مربوط
    است...... مترجم . نانا

    بابا ولمون کنید با این یک لقمه کیر و کستون به ولای علی .......نانا زولا

    پاسخحذف
  3. راستش را بگویم باشو تصمیم گرفتم امروز
    فقط در پیام گذارت مطلب بنویسم عشقم
    کشیده که وبلاگ را ول کرده اینجا خیمه بزنم
    اکس کلوسیولی برای شما برادران آب منگل
    عزیزم

    به کوری چشم کله کیری ها و کله کسی ها
    مفت و مجانی هی میخندانمتان ورپریده ها البته
    به حساب آنان

    واویلا که اگر من فوکوس ریدن به چیزی را بکنم مگر
    کسی میتواند جلویم را بگیرد و یا این انم بند میاید؟
    ابدا مطلقا باید صدای قرچ له شدن سوسک گهی
    مستراحی را هر جور شده در بیاوریم وگرنه کرم
    کونم نمیخوابد و هی ووووووول میزند که کار نیمه
    تمام داری زنیکه نگیر بخواب خاک بر سر .........نانا زولا

    پاسخحذف
  4. درس زندگی !

    امروز میخواهم به تمامی شما مردان ایرانی عقل به
    چشم کمی درس زندگی دهم

    از همین امروز شروع کنید مردم را بر مبنای شعورشان
    دسته بندی کردن

    ولی مهمتر از آن پندی که من اکنون به شما میدهم :

    مردم را بر اساسا (( خودشان بودن )) یا (( خودشان نبودن ))
    انتخاب کنید

    تمامی کسانی را که خودشان نیستند از زندگی خود دور کنید
    این اولین نشانه روبروئی فرد مقابل با واقعیات روزمره زندگی
    است
    زیرا خودش هم با خودش بودن بخشی از این واقعیت است

    امیدوارم کاملا تفهمیتان کرده باشم یعنی اگر در مجلسی
    یک دختر خوشگل مانند چه میدانم آنجلینا جولی و یک دختر
    معمولی با قیافه شادی صدر مثلنی به شما نخ دادند و
    تشخیص دادید که آنجلینا خودش نیست و ادا در میاورد ولی
    شادی صدر خودش است
    بی تردید بروید سراغ شادی صدر زیرا زیبائي آنجلینا جولی
    بعد از یکسال در زندگی شما معمولی میشود

    ولی خود نبودنش تا ابد یقه شما خاک بر سر ها را ول نمیکند


    اگر زنی را یافتید که هم زیباست و هم خودش است معطل
    نکنید برایش سر باختن هم رواست


    خود بودن خود بودن خود بودن ..........تمامی نیرو و انرژی مثبت
    مردم امریکا برای این است که خودشان هستند

    کنار استخرهای عمومی و مردمان سنگین وزن با مایو عین باقی
    بهترین نشانه است
    خاطرم است در حتی پاریس فقط خوش هیکل ها به استخرهای
    عمومی میرفتند بس که تظاهری هستند این فرانسویان !!!!

    ولی امریکا نه هر انسانی به شدت به خود اعتماد به نفس دارد
    زیرا در آزادی متولد و رشد کرده و حرمت انسانیش کاملا رعایت
    شده است

    بنابراین کار شما ابتدا تشخیص خود بودن یا قلابی بودن در مخاطب
    باید باشد بعد تازه صمیمی شدن

    به اطرافیان خود هم اکنون کمی فکر کنید تمامی کسانی که برایتان
    دلپذیر هستند افرادی هستند که خودشانند و از هر تقلبی و
    تظاهری دوری میکنند مگه نه ورپریده ها ؟

    پس مردان مجرد پیش به سوی یافتن زنانی که (( خودشان )) هستند


    نانا زولا ملقب به ما بیکر

    پاسخحذف
  5. مخلوق کله کیری

    مگه بهت نگفتم نمیذارم کس دادن سوفیا را در وبلاگستان
    جار بزنید هان نگفتم ؟

    مگر نگفتم تقاص این جار زدن را فقط خودت پس میدهی
    مگر نگفتم ؟


    کس مفتی داری میکنی و براش شعر میگی منم مفتی مفتی
    بهت میرینم و برات شعر ((ری اتک)) میکنم نوش جونت

    دست از نمایش کس و کیر نازلی وشی !!!!! بردار منم بهت
    نمیرینم والسلام .........................شایدم هنوز برینم
    فعلنی تصمیم نگرفته ام !!!!!
    خواستم بدونی بی آبروئیت از ((مبحث جار کسی !!!!! )) بر میاید

    میدانی که راستش را به همه میگویم !!!!!!!!!!!!!! نانا زولا

    پاسخحذف
  6. کالبد شکافی ( جار کسی !!!!!)‌

    ولی اما بازگشتم که یک عدد اوفینای ادبی بهتون
    بدم و برم

    مرده شور برده ها متوجه اختلاط - جار - و - کس - که
    امیدوارم شده اید !!!!

    مجسم کنید فقره کله کیری مانند اذان گوئی به بالای
    خلای مسجد شاه رفته و به جای کلمات قران
    این شعر مخلوق ریده را راجع به کس مورد ذکر با کلماتی
    شعر گونه به شیوه من !!!!!! جار میزند

    و همه را به نمایش دعوت کسی میکند

    الهم و صلا الا بر الموش که الشاشش الاین الهمه
    الدردسر البرای الانسان های المتفکر گشته است
    ای الخاک البرسر ها ......................نانا زولا

    راستی شعرم هم وزن داشت هم قافیه وزنش اندازه
    وزن کس مورد ذکر مجزا از بدن بود و قافیه اش هم ریدن
    به مخلوق امیدوارم کیف کرده باشد !!!!!!!!!!!

    پاسخحذف