۱۳۸۶ دی ۴, سه‌شنبه

مرخصی


نزدیک به یک ماه ، به روز نخواهم شد .

۹ نظر:

  1. د...نداشتیم دیگه این سخنان را .........قهرچرا چسوندی ؟

    مگه من و تو قرار نشد با هم گفتگوی متمدنانه کنیم تا خودت
    کلاه را از سرت به احترام این گفتگو برداری ؟

    هان ؟

    من فکر میکردم میتونیم واسه همین نقطه ضعفت را برات گفتم

    چرا باید بری مرخصی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اونم بی جواب به نائی جان ؟

    مگه تو باشو نیستی ؟

    خوب هرچی نائي جان میگه بگو چشم !!!!!!!!



    ولی اما از شوخی گذشته شاید کاری داری و تصادفی این شکلی
    شد

    میدونی نباید برای گفتن نظرت به دوست و غریبه هیچ استثنا ئی
    قائل شوی

    تو با نرم بودن با دوستان خودت عدالت را میشکنی

    و انسان چیزی نیست جز پرنسیپ عدالت خواهی هرکی این یک قلم
    را نداشته باشد

    تو انسان نخوانش بنامش هیو هفنر یعنی یک جاکش کبیر


    امیدوارم توقع نرمش با خودت را نداشته باشی که من علاقه ام به فرد
    یک طرف ...عدالت برایم مهمتر است ...تو را که اساسا مانند باشو
    میبینم
    که نیاز به راهنمائی داری

    بی تعارف بگویم از نظر سکسوال کمی مریض هستی

    زیرا آبسس هستی


    سخن گفتن مردان در جمع خودشان با مستی و هی از کس و کون حرف
    زدن کاریست بین المللی و گاهی گداری جنده بازی کردن هم طبیعی

    ولی هنگامی که تو اساسا این برایت یک کار و هابی و هنر بشود که
    دیگر واویلا
    میشوی عینهون این مردانی که در فیلم های پورنو بازی میکنند و تمامی
    هوش و حواسشان همین کار است و فکر کنم از انسان ها مشتی کس
    و کیر می بینند والسلام


    به همین دلیل من معتقدم تو متاسفانه صلاحیت تعلیم این بخش ها را به
    جوانان نداری
    زیرا خیلی ساده خودت کاملا در گیر هستی مانند همان شاگردان ......کیل بیل فرمانده

    پاسخحذف
  2. تصمیم گرفتم برایت یک ماجرای جالب و کاملا یونیک
    را بنویسم تا گوشه هائي از ناخود آگاه ما انسان ها
    را و کل پیش قضاوتی های غلط را در آن به روشنی
    ببینی

    فکر کنم به دردت بخورد


    یکی از دوستان من پسری بود که در لندن مشغول نوشتن
    دکترای خود بود که انقلاب شد و با عجله جمع و جور کرد و
    با دانشگاه اکسفورد قرار گذاشت که بنویسد و برایشان
    پست کند

    به ایران آمد و مانند همه ما الاغان تلاش زیادی در روزهای
    بعد از انقلاب کرد و چون سرش به سنگ خورد مانند باقی
    شهروندان ایرانی
    تصمیم گرفت که حداقل بیفتد روی رساله دکترایش

    او که دوست دختری ایرانی دانشجو در لندن داشت به شدت
    با مخالفت خانواده که حاجی بازاری پولدار قرتی بودند روبرو
    شد و به او گفتند این دختر قبلا شوهر کرده و طلاق گرفته
    تو چرا میخواهی خانه دست دوم بگیری و نگذاشتند


    او هم اهل دعوا نبود و بعدها به من گفت که دیگر این دوست
    دختر را هم دوست نمیداشته و رابطه را پایان داده
    و مدتی
    بعد در مقابل چشمان حیرت زده مادر و پدر و همه ما دوستان
    با یک زنی که قبلا شوهر داشته و یک پسر سیزده ساله
    ازدواج بی سر و صدا کرد و همه انگشت به دهان ماندند که
    چی شد اون دختره که اگه دست دوم بود حداقل بچه نداشت
    این چرا همچی کرد ؟

    خوب طبیعی بود که هیچ کس به روی خودش چیزی نیاورد و اینان
    دیگر به عنوان زن و شوهر به میهمانی ها میامدند و حاج خانم
    و حاج آقا هم طبقه بالای خانه بزرگ و مجلل خود را به اینان داده
    بودند و خرجشان را هم میدادند

    این پسر که (مای کایند اف من )....بود یه مرد خیلی تو خود بود که
    حرف کم میزد ولی همه فکر شده و عاقلانه و با طنز

    به دلیل احترامم به او خیلی علاقه مند بودم که بدانم بین این دختر
    و او چه گذشت که مخفیانه عروسی کردند

    روزی صادقانه به زنش که دیگر دوست شده بودیم گفتم - چی شد
    و چگونه با هم اساسا آشنا شدید ؟

    دخترک گفت من با دوست مشترکی دوست بودم و او را مرتب خانه
    آن دوست میدیدم از او خوشم آمده بود ولی به دلیل شوهر قبلی ام
    که خیلی حرامزاده بود اساسا خیال هیچ گونه ازدواج و مرد بازی را
    نداشتم

    تا یک شب که در خانه دوست مشترک به دلیل حکومت نظامی مجبور
    به ماندن شدیم
    و این دوست میهمانان را هریک جائی داد و در اطاق نشیمن یک
    کیسه خواب روی مبل انداخت
    و یک کیسه خواب روی زمین و گفت شماها هم اینجا بخوابید و رفت

    و همه میهمانان خوابیدند و چراغ ها خاموش بود و در تاریکی این پسر
    از روی زمین
    گفت - فلانی بیداری
    من گفتم - آره
    گفت - میدونی من از تو خیلی خوشم میاد
    من هم گفتم - راستش منم از تو خیلی خوشم میاد

    و در همان لحظه با خودم فکر کردم با این اعتراف من اکنون به مبل
    خواهد پیوست و دیگه بعله و سکس !!!!!!!!!!!!!!!!


    ولی کاملا برعکس تصورم

    او بلند شد در کیسه خواب خود نشست و چراغ های روی میز کنار
    مبل را روشن کرد و گفت :

    - پس پاشو بشین بروم یه چائی درست کنم با هم جشن بگیریم !!!!


    خیلی خیلی خیلی ها هم این طوری هستند یعنی هرچی سر جاش
    مگه نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نائی جان

    پاسخحذف
  3. سلام پيرزن كاك ساكر
    فعلني اومدم برات يكم از چيزي كه خيلي دوس داري بگم و البته ازين به بعد بازم برات ميگم كه شنگول بشي
    كير كير كير كير كير كير كير كير كير
    كير كير كير كير
    كير
    كير كلفت
    كير خوشتراش ختنه شده
    كير ناناپسند
    كيركيركيركيركير
    بل و بل و بل و بل
    ميگم نانا جون بيا خودموني تالك كنيم مثلني
    اينم انگشت كجا سكسي نوشته كه من نفهميدم و تو فهمستي؟ هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    ميگم فكر كنم تو خودت عقده سكس داري داري مي چسبوني به بقيه بلكه ارضا شي. اگه اينجور نيس بگو تا ما هم روشن شيم.
    فعلني من ميرم اما دوباره برميگردم يك كم روغن زيتون رو كس چروكيدت ميريزم و يك حال اساسي بهش ميدم.
    مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ كير بيل فرمانده

    پاسخحذف
  4. خوب حالا یه کمی دعوات کردم دلم خنک شد تو هم
    لب و لوچه ات آویزان شد گفتم بیام یه کوچولو بخندونمت
    که دیگه تیغ نرینی !!!!!!!!!!!!

    وای که این اصطلاح تیغ ریدن را من خیلی دوست دارم
    همیشه به آدمهائی خیلی چسوی غمزده میگفتم :

    - باز که داری تیغ میرنی !!

    و همه از خنده غش میکردند .


    بگذریم ......... جونم برات بگه که من و تو خیلی خصلت های
    ابلهانه شکل هم داریم بعنوان نمونه :

    فکرشو بکن من سالها هی مانند پلنگ صورتی رویم را میکردم
    به تو و میگفتم :

    - بردار همه چیز را صادقانه برایم بنویس

    غافل از این که تو هم عین پلنگ صورتی قبل از این که من بگویم
    خودت همه چیز را صادقانه همه جا مینوشتی !!!!!!!!!!!!!!!!!!

    فکرش را بکن


    خوب تو اون صداقتی را که من هی میگفتم بدون نیاز به گفتن من
    داشتی ولی من هی فصل به فصل فحش های جان گذار ببری
    و توهین های کیل بیلی بهت میکردم و تو هم با لب و لوچه آویزان
    نیگا کرده احتمالا از این بی عدالتی بغض هم کرده ای ولی خاک
    برسرت که صم البکم بودی

    الاغ چرا هیچی نمیگفتی ؟


    بگذریم .......این بچه تخس غد بازی ها که در میاوری کاری شایسته
    یک انسان بالغ نیست

    هرگز با نائی جان لجبازی نکن زیرا این نائی جان از اون نائی جان های
    شمالی نیست

    یک عدد کیل بیل است که یه وخت دیدی دو لنگت را چسبید و از وسط
    تا زیر نافت را جر واجر تحلیلی داد
    و صدها دختر و زن و بیوه را به عزای مرده شور برده ات نشانید !!!!!
    که نصفش با این لنگ رفته نصفش با اون یکی اوخ اوخ اوخ !!!!!!


    با خودم فکر میکردم تو میباید از کودکانی میبودی که اگر یک
    هلیکوپتر اسباب بازی داشتی در اطاقت و تلویزیون یک فیلم که در
    آن هلیکوپتر نشان میداد میداد تو فوری میرفتی و هلیکوپتر خود
    را در دست میگرفتی و باقی فیلم را هی هلیکوپتر توی تلویزیون
    و هی اسباب بازی خود را معاینه کرده تا از چیزی مطمئن شوی
    که به نظر من (( رئال )) میباشد


    این هم یک چشمه از اتصالات مغزی کیل بیل با عنصر بسیار الاغ
    شبیه خودش یعنی باشوی مردنی سیاه سوخته انترکیب که
    خوش سلیقه هم هست و شمال ایران را برای رفتن و هوار زنی
    زحمت کش شدن و پدرش را در آوردن و اعصابش را خورد کردن
    شده است

    ناشکری نکن که با کتابچه نت چنان توی سرت میزنم که برق از
    همه جایت بیرون بجهد ...........................کیل بیل فرمانده ملقب به نائي میر غضب

    پاسخحذف
  5. سلام پيرزن كاك ساكر
    فعلني اومدم برات يكم از چيزي كه خيلي دوس داري بگم و البته ازين به بعد بازم برات ميگم كه شنگول بشي
    كير كير كير كير كير كير كير كير كير
    كير كير كير كير
    كير
    كير كلفت
    كير خوشتراش ختنه شده
    كير ناناپسند
    كيركيركيركيركير
    بل و بل و بل و بل
    ميگم نانا جون بيا خودموني تالك كنيم مثلني
    اينم انگشت كجا سكسي نوشته كه من نفهميدم و تو فهمستي؟ هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    ميگم فكر كنم تو خودت عقده سكس داري داري مي چسبوني به بقيه بلكه ارضا شي. اگه اينجور نيس بگو تا ما هم روشن شيم.
    فعلني من ميرم اما دوباره برميگردم يك كم روغن زيتون رو كس چروكيدت ميريزم و يك حال اساسي بهش ميدم.
    مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ كير بيل فرمانده

    پاسخحذف
  6. to you!

    http://162.129.70.33/images/fordyce_spots_on_penis_1_040611.jpg



    خيلي دوس داري نه چروكيده؟ فرق منو و تو اينه كه من اينو دارم كه تو دوس داري اما تو يه كس كپك زده كير نديده داري كه من هيچم دوس ندارم. مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ كس بيل فرمانده

    پاسخحذف
  7. بسیار خوب


    تو ابله گویا با ندادن پاسخ جری تر شده ای


    برام جای شک نیست که زنی و مهناز ویران یا همان نازلی آیدین
    هستی

    چرا ؟

    زیرا مکنونات ذهنی و نیازهای جسمی خود را فقط نازلی دختر آیدین
    است که (( کیر )) می بیند بین ما والسلام

    ولی اما جانم برای ریخت مرده شور برده ات بگه که این دویست و پنجاه
    میلیون مردم امریکا نیمی مرد هستند و همگی کیر دارند بی استثنا

    بنابراین یک زن باید بسیار ابله باشد که سعی کند از طریق اینترنت و
    وبلاگستان سیاسی اجتماعی از امریکا به ایران دنبال (( کیر)) بگردد

    مگر خودش از شارلوت و شیراز و شوکا دنبال این قلم باشد و کله همه
    مردان را کیر ببیند و نامش هم تفاله رجاله ابله مریض روانی مهناز ویران
    دختر آیدین نازنین باشد پریود


    دیگر پاسخی بهت نمیدهم ولی اگر فکر کرده ای که با این شر و ور
    نوشتن ها پیام مرا از اینجا میبری گه خورده ای با دهان سوفیای جنده
    لگوری فهمستی

    من اگه دلم بخواد روی پیشونی نه نه تو هم پیامم را میتونم بکنم پیامگیر
    باشو جونم که قابلی ندارده مال خودمه مگه نه باشو خره ؟؟؟؟؟؟؟

    راستی مهناز تو میدونی من اگه همین الانه از باشو (جونشم) بخوام
    میده ...........میدونی چرا ؟

    برا اینکه جوهرش خوبه و صادقه و صداقت را درک میکنه و میدونه که من
    چه همه به همین خاطر دوستش دارم

    مثل تو ریشه ای متعفن نیست تو گندیده و کپک
    زده ای اونوخ خیال میکنی مردا دوستت دارن

    بابا تو یک سوراخ کس بیشتر نیستی

    سوراخ کس را همه میکنند و بعد پیف پیف کنان در میروند


    بدبخت باشو جان که داشت خر میشد و این سوراخ کس را به عنوان
    (( شریک )) زندگی انتخاب میکرد ....واویلا ......چه خوب نجاتش دادم
    مگه نه بچه ها ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟کیل بیل فرمانده

    پاسخحذف
  8. میدونی باشو جونم

    به کوری چشم کسانی که دوست ندارند من نائی تو باشم
    و توباشوی من اومدم کمی برات بنویسم تا چشمهاشون عین
    قورباغه از کاسه در بیاد


    یادته پست عدس پلو که بهت تقدیم کردم راجع به بچه هه که
    پشگلش رو توی دیس انداخت !!!!!!!

    واقعی واقعی بود ها می بینی حوادث چه شکلی رخ میدهند

    ولی من از پست های به نظر خودم خنده دارم یکی سیده و
    سگش را دوست داشتم یکی ارگاسم های امید میلانی را و
    یکی اسدالله قصاب مهشید راستی را

    یادته نوشته بودم امید هر شب سی دی فیلمهای گدار را
    یکبار در کونش میکند تا جذب کامل کند فیلم ها را !!!!!!!!

    یادمه وقتی پستی راجع به کدو قلقلی که اصلا نمیدونستم کی
    هست نوشتم شمر خیلی ناراحت شد برام یه ایمیل فرستاد
    که مگر کرم داری سر به سر افراد محترم میگذاری این کدو قلقلی
    فرد محترمی است

    خیلی از دست شمر حرص خوردم با خودم گفتم به تو چه خاک برسر
    خر که برای من راه و چاه تعیین میکنی کی محترمه کی نیست ولی
    چون خیلی دوستش داشتم بهش هیچی نگفتم
    مثل توی الاغ لجبازی
    هم نکردم
    همانطوری کول کول کول به ریدنم ادامه دادم به ولای صورت علی !!!!

    وای وقتی که پست دو قلوهای سیامی را نوشتم و تو عکس اون دوتا
    دختر را گذاشتی و نوشتی به سر بدون دردم دستمال بستم من از
    خنده غش کردم از نوشته ات

    به جان خودم حیف بود اون پاگنده لعنتی را باز کن و این دفعه با زخم زبون
    به شیوه خودم یه کمی کار کن روش عالی بود حیفه متروک بمونه

    وای یادته اولین شب زوزه اومدم دنبالت یقه ات را گرفتم که بابا تو را چه
    به بلو و ویران و افسانه ما ....مرتیکه بیا برو بیرون از زوزه حالا نگو که
    خودت به عنوان سفیرا السفرا این سایت کیری را راه انداخته بودی
    و باس گوزوی همه بودی

    و باقی کودکان و فرزندان عمدتا لمپن و الاغت (بی رو در بایستی )
    همان گونه که بنده به همه منجمله خود خرت ثابت کردم و به ثبوت
    رسانیدم و کاملا ثبت شده در وبلاگستان مثبوت است


    این جنگ و گریز گذشته من و تو ... مسبب نوشته شدن شاهکارهای
    ادبی - ریدنی نانای زاکانا همه اش سر یک عدد ((سوراخ کس ))
    بین ما بوده است که شما چونان شاپرک الاغی بال زنان روزی از دور
    و برش گذشته ای

    فکر میکنی این همه تولید ذهنی روشنفکری به این (( سوراخ کس ))
    می ارزیده یا نه ؟

    پاسخ را به شکل رمز آری یا نه ؟ در جائي روی کاغذ بیاور
    نیاوردی هم نیاور کون لقت

    ولی اما باشو جانم قدر خودت را خوب بدان تو با هر الاغی
    نباید اساسا حرف هم بزنی خودت را کمی بگیر زیرا ابلهان را اگر رو
    بدهی در کفن خود فوری و فوتی میرینند .....عینهون مهناز ........نائی جان

    پاسخحذف
  9. سلام پيرزن كاك ساكر
    فعلني اومدم برات يكم از چيزي كه خيلي دوس داري بگم و البته ازين به بعد بازم برات ميگم كه شنگول بشي
    كير كير كير كير كير كير كير كير كير
    كير كير كير كير
    كير
    كير كلفت
    كير خوشتراش ختنه شده
    كير ناناپسند
    كيركيركيركيركير
    بل و بل و بل و بل
    ميگم نانا جون بيا خودموني تالك كنيم مثلني
    اينم انگشت كجا سكسي نوشته كه من نفهميدم و تو فهمستي؟ هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    ميگم فكر كنم تو خودت عقده سكس داري داري مي چسبوني به بقيه بلكه ارضا شي. اگه اينجور نيس بگو تا ما هم روشن شيم.
    فعلني من ميرم اما دوباره برميگردم يك كم روغن زيتون رو كس چروكيدت ميريزم و يك حال اساسي بهش ميدم.
    مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ كير بيل فرمانده

    راستي اگه تخمدونشو داري كامنت برا وبلاگت باز كن تا ادمت كنم. مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ كس بيلي جون

    پاسخحذف